۱۳۸۹ شهریور ۲۷, شنبه

خاطرات تماما خوش گذشته

هنوز در شگفتم که دیدن تخت های چوبی کافه های بالای درکه،
راه های خاکی باران پاییز خورده،
پله های سقید پوش از برف زمستان کنار دیواره ها،
لیوان های گرم چای، گرم کننده دست های سرد،
صبحانه،
سکوت،
خاطرات تماما خوش گذشته،
... ،
مرا به خاطش میاورد؟
هنوز در شگفتم.

۱۳۸۹ شهریور ۱۹, جمعه

آدمیرال ها و دریا

در بن بست باران زده و بی دیوار، گنگ، در خود حیرت زده ام.
راهی مانده است؟
آدمیرال ها با دریا ملاقات خواهند کرد؟